همه ما در طول زندگی سفرهای مختلفی را تجربه میکنیم؛ اما سفر به سوی “خودشکوفایی” و “خودِ برتر” یک مسیر خطی و مشخص ندارد. در واقع سعی همه ما این است که در حرفهای که داریم و در طول زندگی شخصی و روابط مختلفمان به عنوان یک انسان کامل ظاهر شویم؛ اما هر کدام دیدگاههای متفاوت و منحصر بهفردی داریم و به همین خاطر است که تجارب متفاوتی از سفر به سوی خود بهترمان کسب میکنیم.
اما آنچه در سفر به خود بهتر همه افراد یکسان است این است که هیچکس به تنهایی و بدون راهنمایی نمیتواند به ایدهآل خود و آنچه در نظر دارد نزدیک شود. علاوهبراین، در این زمینه نیز هر فردی با دیگری متفاوت است و هر انسانی در زمینههای مختلفی احساس نیاز میکند؛ چراکه شرایط زندگی افراد متفاوت است، اهداف با هم فرق دارند و هر فرد از امکانات متفاوتی برخوردار است.
به همین خاطر است که ممکن است شما در مراحل مختلف زندگی نیاز به حمایتهای متفاوتی داشته باشید؛ گاهی در زمینه رشد فردی به کمک نیاز دارید و گاهی میخواهید از تجربیات فرد دیگری برای رشد اعضای تیم خود استفاده کنید. همین تفاوت شرایط ایجاب میکند تا با قرارگیری در موقعیتهای مختلف، به متخصصین خاص آن شرایط نیاز داشته باشید. بهتر است بگوییم گاهی نیاز شما با حضور یک روانشناس برطرف میشود و گاهی به یک کوچ نیاز دارید.
اینجا است که پیرامون همین دو موضوع، یعنی روانشاسی و کوچینگ، برای بسیاری از افراد این سوال مطرح میشود که تفاوت کوچینگ و روانشناسی چیست و چه زمانی باید یک روانشناس و چه زمانی باید یک کوچ را انتخاب کرد؟
در این میان بسیاری اعتقاد دارند که انتخاب کوچینگ مزایای بیشتری دارد و میتواند فرد را به مسیری منحصر به فردی هدایت کند. اما زمانی که دقیقتر به این دو حوزه نگاه میکنیم، نقاط خاکستری برای ما بیشتر مشخص میشود؛ زیرا اگرچه در برخی از مواقع مسیر این دو حوزه در هدایت افراد یکسان است، اما گاهی مسیرها کاملا ضد یکدیگر هستند. بهطور قطع زمانی که دو مسیر جداگانه و متفاوت دارید مقصد هم برای شما متفاوت است. اما آنچه مهم است این است که مقصدی که در پیش رو دارید یک نتیجه داشته باشد و آن نیز رسیدن به خودشکوفایی باشد.
با ذکر این مقدمه تقریبا کوتاه، در این مقاله قصد داریم ضمن بررسی تفاوت کوچینگ و روانشناسی، در مورد اهمیت مراقبت از سلامت روان و تقویت آمادگی ذهنی اطلاعات مفید و کاربردی در اختیار شما قرار دهیم؛ با ما همراه باشید.
تفاوت کوچینگ و روانشناسی چیست؟
پیش از اینکه بهطور تخصصی تفاوت کوچینگ و روانشناسی را بررسی کنیم، باید این دو حوزه را بهخوبی بشناسیم. شناخت این ۶ ویژگی کلیدی میتواند در شناخت و بررسی تفاوت کوچینگ و روانشناسی مفید باشد.
۱. تخصص درمانگر یا روانشناس حل مشکلات روانی است
درست است که با روی کار آمدن COVID-19 بحث سلامت روان و احتیاج به روانشناسان بسیار پر رنگتر شد، اما نیاز به یک روانشناس در طول زندگی افراد، جدیتر از بازههای زمانی کوتاه مدت است. در واقع یک روانشناس آموزش دیده است تا بتواند بیماریهای روانی را درمان کرده و به بهداشت روان افراد کمک کند.
آمارها نشان میدهند در ایالت متحده آمریکا از هر چهار نفر یک نفر به یک بیماری روانی مبتلا است (این آمار در دانشجویان به ۶۰ درصد میرسد). این افراد ممکن است بدون اینکه متوجه باشند سالها با این بیماری به زندگی عادی خود ادامه دهند.
علاوه بر این حدود ۱۹ درصد از جمعیت ایالت متحده به اختلالات اضطرابی مبتلا هستند. وقتی به بررسی سلامت روان در میان نوجوانان میپردازیم این عدد به ۳۲ درصد میرسد.
نیازی نیست از خواندن این آمارها بترسید؛ چراکه همه ما میدانیم که سلامت روان یک طیف وسیع است. برخی از افراد انواع جدیتر و شدیدتر بیماریهای روانی را تجربه میکنند و برخی دیگر اختلالاتی با اهمیت پایینتر دارند. اما صرف نظر از اینکه در کجای این طیف هستید، اگر فکر میکنید سلامت روان شما در خطر است باید با یک درمانگر یا روانشناس صحبت کنید. در این شرایط یک روانشناس میتواند یک روش علمی برای درمان مشکل و بیماری مشخص شما تجویز کند؛ اما اگر دچار مشکلات روانی نیستید، بهتر است برای مراقبتهای پیشگیرانه، آمادگی ذهنی در برابر چالشها و مسائل استرسزا و مراقبت از سلامت روانتان به یک کوچ مراجعه کنید.
۲. کوچینگ در افراد آمادگی ذهنی ایجاد میکند
یکی از اهداف کوچینگ ایجاد آمادگی ذهنی است. اما منظور از آمادگی ذهنی چیست و چه اهمیتی در زندگی افراد دارد؟
آمادگی ذهنی یک رویکرد و تمرین پیشگیرانه است که نتیجه آن زندگی بهتر، رشد عملکرد، بهرهوری بیشتر و رشد فردی است. رسیدن به درجات مختلف آمادگی ذهنی برای همه افراد قابل دستیابی است و هر فردی در دورههای مختلف زندگی خود میتواند با کمک یک کوچ به این مهارت دست پیدا کند.
در جهانی که عدم قطعیت، عدم ثبات، تغییرات مداوم و غیر قابل پیشبینی بودن در بالاترین حد خود است، دیدن این شرایط و علاقه انسان به ثبات و قطعیت شما را گیج و سردرگم میکند. در این میان سرمایهگذاری روی آمادگی ذهن، بهترین تصمیم در سفر به خود برتر است. آمادگی ذهن شما را برای مواجهه با مشکلات و چالشها آماده کرده و دست شما را هنگام رسیدن به لبه پرتگاه سقوط میگیرد.
آمارها نشان میدهند ۷۷ درصد از کسانی که با یک کوچ کار کردهاند، زودتر و معمولا طی مدت ۳ تا ۴ ماه توانستهاند از نظر فردی و ذهنی رشد کرده و به آمادگی ذهنی دست پیدا کنند. علاوه بر این، آمارهای مربوط به کارمندانی که آمادگی ذهنی بیشتری نشان میدهد که این افراد:
- ۳۴ درصد بیشتر با کار درگیر هستند
- ۲۲ درصد بیشتر در کار خلاقیت دارند
- ۲۴ درصد ارتباط اجتماعی بهتری دارند.
- ۲۸ درصد هدف بالاتری دارند
- ۶۵ درصد شادتر هستند
- ۵۹ درصد رضایت بیشتری از زندگی دارند
- ۴۳ درصد خوشبینتر هستند
اگر همانطور که در بالا گفته شد سلامت روان را یک طیف در نظر بگیریم، کسانی که آمادگی ذهنی بیشتری دارند، در برابر عوامل تهدید کننده سلامت روان ایمنتر خواهند بود.
۳. روانشناسان به تحصیلات و مدارک بیشتری نیاز دارند
از دیگر موارد تفاوت کوچینگ و روانشناسی مدارک و حوزههای تخصصی آنهاست. مشکلات و بیماریهای مربوط به روان بسیار گسترده است؛ به همین خاطر نیز یک روانشناس، رواندرمانگر، روانپزشک یا روانکاو برای شناخت و درمان آنها به دانش و تخصص ویژهای نیاز دارد. گاهی ممکن است یک متخصص برای شروع کار خود نیاز داشته باشد چندین سال در دانشگاههای مختلف درس خوانده و در زمینههای مختلف تجربه کسب کند.
علاوه بر این مدارک، ممکن است هر متخصصی نیاز داشته باشد دورههای تکمیلی دیگری را نیز طی کند تا تحصیلات حرفهایتری در مقاطع و شاخههای مختلف بهدست بیاورد. زمینههای زیر برخی از تخصص های موجود در زمینه روانشناسی است:
- رفتار درمانی شناختی (CBT)
- گفتار درمانی
- اختلالات اضطرابی
- ازدواج و خانواده درمانی
- اعتیاد
در نظر داشته باشید که این به این معنی نیست که یک کوچ احتیاج به هیچ مدرک و هیچگونه تحصیلات و مطالعاتی ندارد. بلکه باید به یاد داشته باشید روانشناسانی که میخواهند در زمینه کوچینگ فعالیت کنند باید علاوه بر گذراندن دروس و گرفتن مدارک مختلف، دورههای آموزش کوچینگ را نیز بگذرانند.
۴. یک کوچ باید دورههای تخصصی مربوط به حوزه کوچینگ را گذرانده باشد
فدراسیون بین المللی کوچینگ گزارش کرده است که بر اساس مطالعاتی که در سال ۲۰۲۰ انجام شده است، حدود ۷۱ هزار کوچ در سراسر دنیا مشغول فعالیت هستند که ۹۹ درصد آنها مدرک رسمی کوچینگ را در اختیار دارند. این موضوع نشان میدهد اکثر افرادی که در این حوزه مشغول به فعالیت هستند، علاوه بر مدارکی که در زمینههای مختلف مانند روانشناسی، جامعه شناسی، پزشکی و سایر رشتهها دارند، بهطور تخصصی در زمینه کوچینگ آموزش دیدهاند.
علاوه بر این، برخی از اندیشمندان، روش کار کوچینگ را بسیار تخصصی، موشکافانه، حساس و عمیق میدانند. این به این معنی است که یک کوچ باید همه جوانب کار را بررسی کرده و مهارت های نرم و سخت بسیاری داشته باشد. اگر فکر میکنید کسب این مهارتها کار آسانی است در اشتباه هستید. برای رد این تفکر سعی کنید تنها روی یکی از مهارتهای نرم مانند گوش دادن فعال و تفکر انتقادی تمرکز کنید تا ببینید کسب این مهارتها چقدر زمان میبرد.
علاوه بر این کوچینگ انواع مختلفی دارد که زمینههای مطالعاتی کوچ ها باید مطابق با هر کدام از این انواع باشد. برخی از انواع کوچینگ نیز عبارت است از:
- کوچینگ زندگی
- کوچینگ مسیر شغلی
- کوچینگ سلامت
- کوچینگ غم و اندوه
- کوچینگ مدیریت
- کوچینگ مدیریت استرس
- کوچینگ خواب و تغذیه
- کوچینگ عملکرد
- کوچینگ والدین
۵. کوچینگ و روانشناسی هر دو روی ایجاد تغییرات طولانی مدت کار میکنند
با وجود تفاوت کوچینگ و روانشناسی و تفاوت در رویکرد و روشهای درمان و حل مساله، کوچ و روانشناس اهداف مشترکی نیز دارند. هر دو حوزه برنامههای عملیاتی را با هم ترکیب میکنند تا مراجعین آنها بتوانند در دراز مدت تغییرات رفتاری مثبتی را داشته باشند.
به عنوان مثال یک مراجع ممکن است با هدف داشتن زندگی شادتر و سالمتر به یک روانشناس و یک کوچ مراجعه کند. یک روانشناس میتواند از روشهای درمانی مختلفی استفاده کند تا اثرات منفی تروما و محرکهای بیرونی مانند استرس و افسردگی را از بین ببرد. اما یک کوچ سعی دارد تا فرد را به چالش بکشد تا دیدگاه خود را نسبت به زندگی تغییر داده، میزان مهربانی نسبت به خود را افزایش دهد و دست از خود انتقادگری بردارد.
۶. هدف هر دو حوزه کمک به افراد برای رشد فردی است
علاوه بر بررسی تفاوت کوچینگ و روانشناسی، بررسی شباهت و نقاط مشترک آنها نیز مهم است. یکی دیگر از نقاط مشترک کوچینگ و روانشناسی این است که هر دو برای بهتر شدن و رشد فردی افراد تلاش میکنند. در جلسات این دو حوزه روانشناس و کوچ به مراجع کمک میکنند تا مهارتهایی که برای پیشرفت و بهبود و رشد فردی نیاز دارد را کسب کند. بنابراین مهم نیست که در کجای سفر رشد فردی هستید؛ اگر فکر میکنید برای ادامه به حمایت و کمک یک متخصص نیاز دارید باید به تناسب شرایط، متخصصین یکی از این دو حوزه را انتخاب کنید.
کوچینگ یا روانشناسی؛ کدامیک را انتخاب کنیم؟
تا اینجای این نوشته سعی کردیم تفاوت کوچینگ و روانشناسی را در خلال بیان ویژگیهای هر کدام بررسی کنیم. اما اگر بیشتر دقت کنیم میبینیم که هنوز هم انتخاب از میان این دو رشته سخت است؛ چراکه اگر موشکافانهتر بررسی کنیم میبینیم که مشکل افراد نوع تخصص نیست، بلکه مشکل انتخاب از میان دو حوزه سلامت روان (موضوع مورد بررسی در روانشاسی) و آمادگی ذهنی (موضوع مورد بررسی در کوچینگ) است. در واقع اکثر افراد نمیدانند کدام بیشتر اهمیت دارد و پرداختن به کدام حوزهها باید اولویت آنها باشد.
در نظر گرفتن اولویتها و چالشهایی که پیش رو دارید به شما کمک میکنند که با توجه به تفاوت کوچینگ و روانشناسی یکی از این دو حوزه را برای رشد و ارتقای فردی انتخاب کنید. در ادامه به شما میگوییم که چه زمانی کوچینگ را به جای روانشناسی انتخاب کنید.
چه زمانی باید به سراغ یک روانشناس بروید؟
اگر یکی از شرایط زیر را داشتید بهتر است با توجه به تفاوت کوچینگ و روانشناسی در درمان، به سراغ یک روانشناس بروید.
- شما مشکوک به ابتلا به یکی از بیماریهای روانی (دوقطبی، افسردگی، اضطراب، اسکیزوفرنی و جنون آنی) هستید یا با یک بیمار روانی زندگی میکنید.
- سلامت روان شما در خطر است و طبق آنچه پزشکان گفتهاند باید به یک متخصص مراجعه کرده و برای سلامت روان و درمان بیماری روانیتان دارو مصرف کنید.
- راههای مختلفی را امتحان کردهاید اما باز هم احساس سلامت روان ندارید و نمیتوانید بهطور طبیعی زندگی کرده و رفتار کنید.
- علائم و نشانههایی را تجربه میکنید که از طرف خود یا دیگران مشکوک به ابتلا به یکی از بیماریهای روانی شدهاید.
چه زمانی باید یک کوچ را انتخاب کنید
با شناخت تفاوت کوچینگ و روانشناسی، اگر یکی از شرایط زیر را داشتید بهتر است به سراغ یک کوچ بروید.
- شما میخواهید در کنار مراحل درمان بیماریهای روانیتان، تمرینهای مربوط به آمادگی ذهنی را نیز انجام دهید.
- شما به دنبال یک مشاوره شغلی، یک حامی برای رهایی از غم و اندوه هستید و میخواهید زندگی شادتری داشته باشید.
- شما به دنبال راههایی برای مبارزه با خستگی هستید.
- نیاز دارید کسی شما را در پیدا کردن تکنیکهای مناسب مدیریت استرس راهنمایی کند.
- میخواهید روی سلامت جسمی و تغذیه خود سرمایه گذاری کنید.
- شما میخواهید بیشتر به سلامت روان خود فکر کرده و از بروز بیماریهای روانی پیشگیری کنید.
- شما میخواهید ارتباطات عمیقتر و بهتری داشته باشید.
- هدف شما رشد و شکوفایی فردی و پیشرفت حرفهای است.
- میخواهید عملکرد بهتری در محیط کار داشته باشید.
به کوچینگ اعتماد داشته باشید
درست است که تفاوت کوچینگ و روانشناسی مهشود است، اما برای انتخاب میان آنها نباید خود را ملزم به انتخاب یکی از حوزهها کنید. برخی از مواقع به مشورت و صحبت با کوچ و روانشناس بهطور همزمان نیاز دارید. این امکان را از خود دریغ نکنید و اطمینان داشته باشید که کوچینگ و روانشناسی یک هدف را دنبال میکنند. بنابراین هیچگاه یک کوچ شما را به مسیری مخالف آنچه روانشناستان گفته است نمیکشاند.
در واقع یک کوچ به شما کمک میند که در هر مرحلهای از درمان بیماریهای روانی، بتوانید برای آینده خود برنامهریزی کرده، هدف گذاری کنید و مجهزتر به سمت پیشرفت حرکت کنید. پس بهتر است به کوچینگ اعتماد کنید و متناسب با نیازتان بهترین کوچ را برای خودتان پیدا کنید.