تقریبا همه ما میدانیم که مضطرب بودن چه احساسی دارد. احساسی شبیه غرق شدن در یک حفره در شکم یا سنگینی در سینه. در واقع اضطراب ترکیبی از ترس، روان آشفته و حمله ناگهانی هراس است که مانند یک هدیه ناخواسته به ما تحویل داده میشود. برای برخی از افراد اضطراب احساسی زودگذر است، میآید و میرود، اما برای برخی از افراد، این حال بد ادامه مییابد و بر زندگی روزمره آنها تاثیر میگذارد.
بسته به شرایط، رویکردهای مختلفی برای کمک به اضطراب وجود دارد. در این مقاله به بررسی عمیقتر اضطراب، این که اضطراب چگونه بر عزت نفس تاثیر میگذارد و اینکه کوچینگ اضطراب میتواند چه نقشی در مدیریت آن داشته باشد، خواهیم پرداخت.
اضطراب (Anxiety) چیست؟
هر زمان که از چیزی میترسیم، تنش داریم یا نگران هستیم، مشغول تجربهی اضطراب هستیم. معمولا ما نسبت به چیزی که در شرف وقوع است یا چیزی که فکر میکنیم ممکن است در آینده اتفاق بیفتد مضطرب میشویم. گاهی هم نسبت به رویدادهای گذشته احساس نگرانی میکنیم، مثلا در مورد مکالمات یا رویدادها دچار نشخوار فکری میشویم و نگران این هستیم که چه کار اشتباهی انجام دادهایم یا چه چیز اشتباهی گفتهایم.
هرچند اضطراب یک حال ناخوشایند است، ولی در واقع یک واکنش بسیار طبیعی نسبت به تهدید است و هدف آن حفظ امنیت ما است. مغز انسان در روند تکامل خود، مکانیزمی برای ترشح هورمونهای خاص (مانند کورتیزول و آدرنالین) برای زمان احساس خطر، ایجاد کرد. این هورمونها به ما کمک میکنند هوشیارتر باشیم و در اثر ترشح این هورمونها، خون بدن به جایی که بیشتر نیاز داریم میرسد.
این واکنش همان چیزی است که به عنوان واکنش مبارزه، فرار یا انجماد شناخته میشود. یا باید بایستیم و بجنگیم یا باید فرار کنیم و یا باید در جای خود بیحرکت شویم. توسعه یافتن این واکنش طبیعی بدن در روند تکامل برای بشر بسیار مفید بود و او را از شکارچیان در امان نگه داشت. البته این روزها کمتر با یک شکارچی روبرو میشویم، بنابراین سایر «تهدیدات درکشده» مانند پر شدن اینباکس ایمیل یا دانستن اینکه باید به زودی سخنرانی کنید، میتواند همین پاسخها را ایجاد کند.
این گونه از مسائل در زندگیهای شهری فعلی بسیار زیاد است و به ندرت میتوانیم از این تهدیدها فرار کنیم، بنابراین هورمونها مرتبا در بدن ما به جریان میافتند. گاهی اوقات ما حتی به یک سرنخ هم برای این احساس نیاز نداریم و اضطراب به حدی افزایش مییابد که دائما احساس اضطراب میکنیم. در چنین شرایطی اضطراب میتواند به یک نگرانی برای سلامت روان تبدیل شود.
با داشتن علائم خاصی میتوان تشخیص داد که فرد دچار اختلال اضطرابی شده است. اگر در این مورد نگران هستید، حتما برای کسب اطلاعات بیشتر به پزشک خود مراجعه کنید.
کوچینگ برای اضطراب
دیدگاهی که در کوچینگ وجود دارد این است که فرد منابع و توانایی لازم برای غلبه بر مشکلی که با آن روبرو است را در درون خود دارد.
مطابق این دیدگاه، نقش یک کوچ این نیست که به شما بگوید چه کاری انجام دهید تا بتوانید بر اصطرات خود غلبه کنید، بلکه در عوض با شما همکاری میکند تا راه حلهای خود را شناسایی کرده و شما را به سمت کاهش و درمان اصطراب همراهی کند.
هنگامی که برای اولین بار جلسات کوچینگ را شروع میکنید، مهم است که با کوچ خود در مورد هر تشخیصی که در مورد خود دارید صحبت کنید و یا اگر در حال انجام درمان دیگری برای اضطراب خود هستید (مثلاً مشاوره) او را مطلع کنید. این اطلاعات به روند طراحی جلسات و پشتیبانی مربی شما در مسیر اهداف جلسات کمک بسیار زیادی میکند.
کوچینگ میتواند به صورت حضوری، آنلاین و یا از طریق تلفن انجام شود. برای کسانی که اضطراب دارند، این انتخاب میتواند واقعا حیاتی باشد. اگر ملاقات حضوری منجر به افزایش اصطراب در شما میشود، میتوانید کوچینگ آنلاین را انتخاب کنید.
در اولین جلسه کوچینگ اهداف خود را با کوچ تعیین خواهید کرد. این اهداف میتواند در مورد مدیریت اضطراب شما باشد؛ همچنین میتواند در مورد کارهایی که میخواهید انجام دهید ولی اضطراب شما را از انجام آنها باز میدارد، باشد. حتی ممکن است یک هدف ساده و کارآمد برای مدیریت بهتر اضطراب داشته باشید. اهداف شما هر چه که باشد، داشتن یک مقصد روشن در ذهن واقعا به روند کوچینگ کمک میکند.
در جلسات کوچینگ اضطراب کوچ یا مربی از شما سؤالاتی میپرسد تا به شما کمک کند اضطراب خود را بهتر درک کنید. در واکنش به این سوالات و بروز احساساتی مانند خشم، فرار یا انجماد به شما کمک خواهد کرد تا پاسخها و راه حلهای مناسبی را شناسایی و انتخاب کنید. علاوه بر این، با طرح سوالات دیگر میتوانید برای شناسایی هرگونه باور محدودکنندهای که بر عزت نفس شما تاثیر میگذارد، همکاری کنید و راههایی برای تغییر روایت کشف کنید.
تعداد جلسات کوچینگ اضطراب به اهداف و روش کار کوچ بستگی دارد. هدف این است که پس از پایان جلسات احساس قدرت، کنترل و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.
برای اضطراب سراغ مشاور برویم یا کوچ؟
هم مشاوران و هم کوچها میتوانند به رفع اضطراب کمک کنند. نکته کلیدی این است که بدانید این دو حرفه چگونه کار میکنند و کدام رویکرد ممکن است برای شما بهتر باشد.
مراجعه به پزشک اغلب اولین قدم مفید در کاهش و درمان اصطراب است؛ زیرا پزشک میتواند به شناسایی شدت اضطراب و توصیه گزینههای درمانی کمک کند. به عنوان مثال اگر اختلال اضطرابی برای شما تشخیص داده شد یا در کنار سایر شرایط سلامت روانی اضطراب دارید، پزشک درمانگر ممکن است به شما توصیه کند تا با یک متخصص سلامت روان مانند یک مشاور یا رواندرمانگر در ارتباط باشید.
مشاور اضطراب
سبکهای متعددی از مشاوره برای اضطراب وجود دارد، از جمله درمان شناختی رفتاری (CBT) و رویکردهایی که به گذشته شما نگاه میکند. هدف مشاوره معمولا این است که به شما کمک کند تا دلایل اصلی اضطراب خود را شناسایی کرده و آن را مدیریت کنید تا بتوانید عملکرد روزانه خود را بهتر انجام دهید.
کوچینگ اصطراب
اگر برای درمان اصطراب خود به یک کوچ مراجعه کنید، در جلسات کوچینگ اضطراب، درک شما از اضطراب افزایش مییابد و از این طریق میتوانید با تکنیکهایی برای بازیابی، کنترل، افزایش عزت نفس و تلاش برای رسیدن به اهداف خود آشنا شوید. مربیان مختلف سبک های کوچینگ متفاوتی خواهند داشت، اما معمولا یک رویکرد راهحلمحور وجود دارد که در آن به دنبال غلبه بر باورهای محدودکنندهی پیشرفت هستید، نه فقط زنده ماندن.
اگر مطمئن نیستید که از چه کسی حمایت دریافت کنید، در صحبت با یک کوچ یا مشاور اضطراب و کسب اطلاعات بیشتر تردید نکنید. ممکن است متوجه شوید که با کسی صرف نظر از سمت و تخصص او همخوانی دارید و این بهترین گزینه برای شما خواهد بود.
من امیرحسین بزرگ کیان کوچ مورد تایید فدراسیون بینالمللی کوچینگ هستم.
برای ثبت نام در یک جلسه کوچینگ رایگان، فرم زیر را پر کنید
رابطه بین اضطراب و عزت نفس
اعتماد به نفس پایین و اضطراب اغلب میتوانند مرتبط باشند. اگر احساس عزت نفس پایینی دارید، ممکن است در معرض خطر بیشتری برای ایجاد اضطراب قرار داشته باشید، اما خود اضطراب نیز میتواند باعث عزت نفس پایین و داشتن احساس بد به خود باشد. این دو میتوانند در این چرخه منفی از یکدیگر تغذیه کنند.
ممکن است متوجه شوید که به چیزهای خاصی در مورد خودتان اعتقاد دارید، مانند “من نمیتوانم با موقعیتهای استرس زا کنار بیایم” یا “نمی توانم اضطراب خود را در اطراف دیگران کنترل کنم”. این باورهای محدود کننده میتوانند شما را از تحقق پتانسیل واقعی خود باز دارند.
همین باورهای محدودکنندهی ناشی از عزت نفس پایین میتوانند به سلامت روان ما وارد شوند و گاهی باعث ایجاد دورهای باطل و الگوهای دیگر در رفتارها در درازمدت شوند. خبر خوب این است که این افکار و رفتارها میتوانند از بین بروند و شما میتوانید با ذهن خود مهربان باشید.
هر چقدر که اضطراب شما افزایش پیدا کند، بطور طبیعی احساس نیاز شما به مشورت با یک کوچ یا مشاور نیز افزایش مییابد. ممکن است احساس کنید که میتوانید از ابزارهای خودیاری برای مدیریت اضطراب استفاده کنید، اما اگر در نقطهی سختی قرار دارید، حال خوب شما و احساس آرامش در زندگی ارزش کار با یک متخصص را دارد.