آیا میخواهید شادتر زندگی کنید؟ آیا دوست دارید نفوذ بیشتری روی جهان اطراف خود داشته باشید؟ بهتر تصمیم بگیرید و مدیر موثرتری باشید؟ اگر پاسخ شما به تمامی این پرسشها مثبت است بهترین راه برای دستیابی به این اهداف، رسیدن به خودآگاهی است. خود آگاهی باعث میشود شما بهترین خود شوید و بتوانید روی اهدافتان متمرکز شوید.
اما مزایای خودآگاهی نسبت به هر فرد متفاوت است و مهمترین آنها نفوذپذیری بیشتر، پرورش دیدگاهها و روابط اجتماعی قویتر است. در این مقاله ضمن بررسی خودآگاهی، راههای توسعه آن را نیز معرفی خواهیم کرد.
خودآگاهی چیست؟
روانشناسانی مانند شلی دووال و رابرت ویکلاند خودآگاهی (self-awareness) را اینگونه تعریف میکنند:
“خودآگاهی توانایی تمرکز روی خود است، به گونهای که بدانید آیا اعمال، افکار یا احساسات شما با استانداردهایی که به آن باور دارید مطابقت دارند یا نه. خودآگاهی باعث میشود بتوانید رفتار خود را با ارزشهای خود هماهنگ کرده و درک درستی از دیدگاهی که دیگران نسبت به شما دارند داشته باشید.”
اگر بخواهیم به زبان سادهتر بیان کنیم کسانی که خود آگاهی دارند میتوانند اعمال، احساسات و افکار خود را بهطور عینی تحلیل و تفسیر کنند. البته باید بگوییم این مهارت بسیار نادر است؛ چراکه بسیاری از ما تفسیری احساسات محور از شرایط خود داریم و نمیتوانیم بهطور دقیق آنها را بررسی کنیم.
توسعه خودآگاهی بسیار مهم است؛ چراکه به افراد اجازه میدهد رشد و اثربخشی خود را ارزیابی کرده و در صورت لزوم مسیر خود را تغییر دهند.
انواع خودآگاهی
دو نوع متمایز خودآگاهی شامل خود آگاهی عمومی و خود آگاهی خصوصی است که در ادامه در مورد هر کدام از آنها بیشتر توضیح خواهیم داد.
خودآگاهی عمومی
این نوع از خودآگاهی شامل رسیدن به درک درستی از دیدگاه و نظری که دیگران در مورد شما دارند میشود. این خود آگاهی باعث میشود درک درستی از هنجارهای اجتماعی داشته باشید و رفتار خود را به گونهای که مورد قبول اجتماع باشد تنظیم کنید.
با وجود فواید و مزایایی که این نوع از خودآگاهی دارد، گاهی اوقات نیز ممکن است کیفیت زندگی افراد را کاهش دهد؛ کسانی که بیش از حد روی دیدگاه دیگران تمرکز میکنند ممکن است بیشتر وقت خود را صرف ارزیابی نظر دیگران در مورد رفتار، برخوردها، عملکرد و نوع زندگیشان کنند، و از علایق و خواستههای شخصی خود باز بمانند.
خود آگاهی خصوصی
این نوع از خودآگاهی شامل توانایی توجه و تامل در مورد وضیعت درونی شما است. کسانیکه در این نوع از خود آگاهی قوی هستند دروننگر بوده و بیشتر غرق در کنجکاوی در احساسات و واکنشهای خود هستند.
بهعنوان مثال زمانیکه در حال بررسی احساسات درونی خود در هنگام آماده شدن برای یک جلسه مهم کاری هستید و میتوانید تشخیص دهید کدامیک از آنها نشانه اضطراب هستند و میتوانند ارائه شما را خراب کنند، به درجهای از خودآگاهی خصوصی رسیدهاید.
چرا خودآگاهی مهم است؟
پیش از اینکه به بررسی راهکارهای تقویت خودآگاهی بپردازیم، باید بدانیم این مهارت چه تاثیری بر زندگی انسان گذاشته و چرا باید برای رسیدن به آن تلاش کرد؟ وقتی افراد به بررسی درون خود میپردازند میتوانند ارزشها، افکار، احساسات، رفتارها و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند. همچنین معمولا کسانیکه خودآگاهی دارند شادتر بوده، روابط بهتری را تجربه میکنند، کنترل بیشتری روی خود و روابط اجتماعیشان داشته و رضایت شغلی بالاتری دارند.
افراد با خودآگاهی بالاتر میتوانند دیدگاهی که دیگران نسبت به آنها دارند را بشناسند. این افراد بهتر میتوانند با نظرات و ایدههای مخالف و متفاوت کنار آمده و آنها را بپذیرند. همچنین مدیرانی که نتیجه خودآگاهیشان با دیدگاهی که دیگران نسبت به آنها دارد مطابقت دارد، بهتر میتوانند به توانمندسازی دیگران پرداخته و آنها را بیشتر درک کنند.
آنچه در ادامه میخوانید تنها بخش دیگری از مزایای خودآگاهی است:
- به شما قدرت تاثیرگذاری بر نتایج را میدهد
- به شما کمک میکند که بهتر تصمیم بگیرید
- به شما این امکان را میدهد که جوانب مختلف و متعددی از وقایع را درک کنید
- شما را از تعصب نجات میدهد
- به شما کمک میکند که روابط بهتری داشته باشید
- باعث میشود بتوانید بهخوبی احساساتتان را کنترل کنید
- سطح استرس و اضطراب شما را کاهش میدهد
- باعث میشود زندگی شادتری داشته باشید
پیامدهای نداشتن خود آگاهی چیست؟
در حالی که خودآگاهی یکی از ارکان اصلی مدیریت و رهبری معاصر است، تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد مدیران توانستهاند بهطور حقیقی به این مهارت دست پیدا کنند.
نداشتن خودآگاهی شاید ریشه در کودکی بسیاری از افراد داشته باشد؛ جایی که به ما یاد دادهاند نباید احساسات خود را نشان دهید و اکثر مواقع مجبور شدهایم آنها را سرکوب کرده یا نادیده بگیریم. این در حالی است که خودآگاهی با احساساتی که سرکوب شدهاند تقریبا غیرممکن است. چراکه سرکوب احساسات منجر به عصبانیت، خشم، رنجش، افسردگی و تسلیم شده یا باعث میشود افراد دیگران را با سرزنشهای مداوم و کلمات و جملات آزاردهنده برنجانند.
فقدان خودآگاهی میتواند یک نقص بزرگ در مدیریت باشد. مطالعهای که توسط آدام دی. گالینسکی و همکارانش در مدرسه مدیریت کلاگ انجام دادهاند نشان میدهد که اغلب مدیرانی که در یک سازمان پیشرفت میکنند اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند. اما همین مساله باعث میشود مدیرانی که مهارت خودآگاهی ندارند در این شرایط بیشتر به سمت خودشیفتگی و نادیده گرفتن نظرات دیگران پیش بروند.
در مطالعهای دیگر، محققان کانادایی به بررسی فعالیت مغز افرادی که در جایگاه قدرت بودهاند پرداختند. شواهد فیزیولوژیکی در این مطالعه نشان میدهد که با افزایش قدرت، توانایی همدلی با دیگران کاهش پیدا میکند. بنابراین افراد قدرتمند نمیتوانند نیازهای دیگران را درک کرده و به نظرات و دیدگاههای مخالف احترام بگذارند. اغلب مدیرانی که اینگونه رفتار میکنند خودآگاهی نداشته و فکر میکنند نیاز به تغییر ندارند و دیگران باید نظرشان را عوض کنند.
راه های تقویت خودآگاهی
علاوه بر شناخت کامل مهارت خودآگاهی و مزایای آن، دانستن اینکه چه راهکارهایی برای افزایش خود آگاهی وجود دارد بسیار مهم است. در ادامه برخی از مهمترین راهکارها را برای تقویت این مهارت بررسی خواهیم کرد.
۱. بهترین نسخه از خودتان را تصور کنید
خود ایدهآل هر فرد، امیدها، رویاها و آرزوهای او را منعکس میکند و مهارتها، تواناییها، دستاوردها و چشماندازهایی را مشخص میکند که فرد میخواهد در آینده به آنها دست پیدا کند. بنابراین همانطور که نقاط قوت خود را تقویت میکنید تا به نسخه بهتری از خود دست پیدا کنید، باید ایدهآل خود را نیز در ذهن داشته باشید تا همیشه مسیر درست را انتخاب کرده و با هیچ چالش، اتفاق یا مانعی منحرف نشوید.
۲. سوالات درستی از خود بپرسید
هسته اصلی خودآگاهی توانایی بازتاب خود است. این در حالی است که اکثر افراد خطاهای زیادی در بازتاب خود دارند. درصد زیادی از این خطاها نیز مربوط به سوالات اشتباهی است که از خود میپرسند.
بهطور مثال اکثر افراد در تلاش برای حل تعارضات درونی از خود میپرسند “چرا؟” این در حالی است که هیچ پاسخی برای این سوال وجود ندارد؛ چراکه دستیابی به ضمیر ناخودآگاه تقریبا غیرممکن است. به همین دلیل پاسخهایی به این سوال میدهند که دقیق و منطقی نیستند. در واقع وقتی از خود می پرسید “چرا” روی افکار منفی، نقاط ضعف و احساس ناامنی تمرکز میکنید.
فردی بهنام “خانم الف”را تصور کنید که در جلسات صحبت نمیکند. برای اینکه دیدگاهی عینی و روشن نسبت به این موقعیت پیدا کند باید بهجای پرسیدن اینکه “چرا در جلسات صحبت نمیکنم؟”، پاسخ درستی به این سوالات بدهد:
- در زمان حضور در جلسات چه احساسی دارم؟
- میزان پویایی من در جلسات و مشارکت با دیگران چقدر بوده است؟
- چه اتفاقی افتاد که مانند گذشته به این فکر کنم که خوب نیستم؟
- باید چه کاری انجام دهم تا بتوانم بر ترسی که از صحبت کردن دارم غلبه کنم؟
پرسیدن این سوالات به شما این قدرت را میدهد که انتخابهای متفاوتی داشته باشید و نسبت به گذشته به نتایج بهتر و متفاوتتری برسید. این نوع دروننگری به شما این امکان را میدهد که دید واقع بینانهتر و دقیقتری به رفتارها و باورهایتان داشته باشید. در واقع با خوداگاهی میتوانید بدون در نظر داشتن گرههای ذهنی و تجربیات تلخ گذشته به مسیر پیشرفتتان ادامه دهید.
طبق پاسخهایی که خانم الف به سوالات بالا میدهد تصمیم میگیرد:
- برنامهریزی درستی برای شرکت در جلسات داشته باشد چراکه توانایی این کار را دارد.
- در مورد محتوا و اهداف جلساتی که در آینده دارد اطلاعات بیشتری کسب کند تا مشارکت بهتری داشته باشد.
- بهجای اینکه تصور کند دیگران درباره او چه فکری میکنند، بهطور دقیق به نشانهها گوش داده تا سوالات معنادری از خود بپرسد و بتواند گفتگوی فعالانهای داشته باشد.
- با تکیه بر خودآگاهی با احساساتی مانند ترس، اضطراب و استرس غلبه کند.
۳. ذهن خود را تقویت کنید
راه اول برای تقویت ذهن، آگاهی از نحوه کارکرد مغز و درک احساسات است. بادامک مغز یا آمیگدال (Amygdala) اولین قسمت در مغز است که شروع به رشد میکند. این ساختار پیچیده سلولی در مغز مانند یک رادار عمل کرده و با تشخیص خطر، برای فرار یا مبارزه اعلام خطر میکند. این ساختار باعث میشود بتوانید پیش از اینکه در مواجهه با یک واقعه بد قرار گرفته و آسیب ببینید، نسبت به آن واکنش نشان دهید. به همین دلیل است که هنگام قرار گرفتن در شرایط بد قلبتان تند میزند، دردی در شکمتان احساس میکنید و دچار گرفتگی عضلات میشوید.
بنابر آنچه گفته شد اگر ذهنتان را تقویت کنید، روی بدن و علائمی که دارید تمرکز کنید و خودآگاهی بیشتری داشته باشید، میتوانید به محض دریافت سیگنالها و نشانهها و درست در لحظه وقوع یک احساس منفی از وجود آن باخبر شده و آن را تحت کنترل خود در بیاورید. ماهر شدن در این قضیه میتواند خود اقدامی برای تقویت مهارت خودآگاهی باشد.
راه دومی که با آن میتوانید ذهنتان را تقویت کنید و به خودآگاهی برسید، نامگذاری یا شناسایی احساسات است. درک احساسات تاثیر زیادی بر تصمیمگیری دارد. وقتی اجازه میدهید احساساتتان بر شما غلبه پیدا کنند درصد تصمیمات اشتباه در زندگیتان بالاتر میرود. یکی از بهترین ترفندها در کنترل احساسات، شناسایی به موقع آنها در شرایط مختلف است.
خودتان را در مقابل فردی در نظر بگیرید که حین گفتگو بازخوردهای منفی و غیرمنصفانهای به شما میدهد. در این شرایط قلب شما شروع به تپیدن میکند و ممکن است خشم سراپای شما را فراگیرد. اگر در ذهن خود این جلمه را تکرار کنید که “احساس میکنم این شخص به من توهین میکند و به همین خاطر خشمگین هستم” قبول میکنید که خشمگین هستید؛ در این شرایط میتوانید قبل از اینکه گریه کرده یا به او حمله کنید، جلوی خود را گرفته و نکات مثبتی که در گفتگو وجود دارد را مرور کنید تا بتوانید آرامتر رفتار کنید.
۴. از دیگران بپرسید چه تصوری از شما دارند
اکنون که متوجه شدید در شرایط مختلف نباید بازخورد بدی داشته باشید، بهتر است شجاع باشید و از دیگران بپرسید “در شرایط خاص من را چطور میبینید و بهتر است چه اصلاحاتی روی خودم انجام دهم؟” پاسخ این سوال به شما کمک میکند تا با تقویت خودآگاهی، بازخوردهای بهتری داشته باشید.
برای اینمنظور میتوانید چک لیستی تهیه کرده و دو ستون برای آن در نظر بگیرید. در ستون “الف” این موارد را بنویسید:
- من خودم را چطور میبینم؟
- چه صفتهایی برای توصیف رفتار و نگرش خود در نظر دارم؟
حالا باید یک ستون به نام “ب” تنظیم کرده و این سوالات را در آن و در مقابل سوالات بخش “الف” بنویسید:
- دیگران من را چطور میبینند؟
- دیگران چه کلمات و صفاتی را برای نوع رفتار و نگرش من در نظر دارند؟
از افراد مختلف از جمله اعضای خانواده، دوستان و حتی همکاران بخواهید نظرات خود را در بخش “ب” بنویسند. اگر ابهاماتی وجود دارد بهتر است بهصورت حضوری با آنها صحبت کنید.
۵. احساسات خود را بهصورت روزانه بنویسید
ژورنالنویسی یا نوشتن روزانه احساسات یک راه عالی برای خودآگاهی و درک بیشتر واکنشها و احساسات است. همچنین میتوانید الگوهای رفتاری که در شرایط مختلف دارید راشناخته و ببینید کدامیک از آنها در خدمت شما بوده و کدامیک به ضرر شما کار میکنند. میتوانید از این سوالات استفاده کنید:
- امروز چه کاری را کامل و درست انجام دادم؟
- امروز با چه چالشهایی روبرو شدم؟
- در شرایط مختلف چه احساسی داشتم؟
- چطور با چالشها برخورد کردم؟ آیا نسبت به گذشته واکنش بهتری داشتم؟
- از کدامیک از نقاط قوت خود استفاده کردم تا روی نسخه بهتر خود تمرکز داشته باشم؟
- قصد من برای آینده چیست؟
۶. ذهن آگاهی را تمرین کنید
ذهن آگاهی یک تمرین برای خودآگاهی بوده و به شما کمک میکند تا از آنچه در ذهنتان میگذرد آگاه شوید؛ در این صورت میتوانید کنترل بیشتری بر بدن و واکنشهایی که به محرکهای بیرونی نشان میدهید داشته باشید. مدیتیشن یکی از تمرینهای تاثیرگذار برای ذهن آگاهی، خودکنترلی و تقویت تمرکز است. مزیت آن نیز نسبت به تمرینات دیگر این است که در شرایط، زمان و مکانهای مختلف و بدون هیچ محدودیتی میتوانید آن را انجام دهید.
علاوه بر این میتوانید تمرینات زیر را نیز انجام دهید:
- تنفس عمیق را تمرین کنید
- به محیط اطراف خود دقت کنید
- طراحی و نقاشی را شروع کنید
برای تقویت خودآگاهی باید از چه کسانی کمک بگیرید؟
رسیدن به خودآگاهی یک سفر است؛ هرکس نسبت به شرایط، موقعیت و شخصیتی که دارد ممکن است مسیر متفاوتی را برای تقویت این مهارت انتخاب کند. آنچه مهم است این است که تنها به مقصد نگاه نکرده و همواره برای تقویت این مهارت تلاش کنید.
در حین طی این مسیر ممکن است نیاز داشته باشید با افراد متخصص در این زمینه مشورت کنید. کوچینگ توسعه فردی یکی از حوزههایی است که با حمایتهای همه جانبه به شما کمک میکند تا همه چالشها و موانع را در رسیدن به خود آگاهی پشت سر بگذارید. این نکته را نیز بهیاد داشته باشید که یک کوچ میتواند بهترین حامی برای رسیدن به بهترین نسخه از خودتان باشد.
اگر در مسر خودآگاهی احساس میکنید که به یک همراه با تجربه نیاز دارید، به شما پیشنهاد میکنیم از طریق فرم زیر با ما در تماس باشید.