نظم شخصی یا به بیان دیگر انضباط شحصی امروزه دغدغهی بسیاری از افراد است.
احتمالا اولین باری که کلمه نظم یا انضباط به گوشمان خورده در مدرسه بوده است؛ وقتی به بچههای درسخوان و ساکت نمره انضباط بالاتری میدادند و به پرجنبوجوشترها و حواسپرتها نمره انضباط پایینتر! اما انضباط و نظم شخصی به معنای واقعی آن، توانایی ایجاد یک نظم درونی است. یعنی منظم بودن بدون اینکه نیاز به فشار یا چهارچوبی بیرونی داشته باشیم. پس تداعی دوران مدرسه را دور بریزید و با یکی از مهمترین معیارهای موفقیت در بزرگسالی آشنا شوید.
در این مقاله در مورد این صحبت میکنیم که نظم شخصی چیست و چطور میشود آن را تقویت کرد.
نظم شخصی چیست؟ (معنای انضباط شحصی)
نظم شخصی self–discipline به معنی درونی کردن نظم است. یعنی انتخاب آگاهانهی نظمی که برای استفاده مفید از عمرمان به آن نیاز داریم. برای سالمتر بودن، بیشتر پول درآوردن، تمرین برای مستقل شدن از خانواده یا موفقیت تحصیلی. برای رسیدن به هر هدفی که فکرش را بکنید. بسیاری از افراد انواع تکنیک های مدیریت زمان را برای ایجاد نظم شخصی در زندگی خود به کار میگیرند. اما همانطور که گفته شد نظم شخصی بیشتر از تحمیل بیرونی به قدرت درونی نیاز دارد. کسی که نظم شحصی دارد، نیازی ندارد که از بیرون چهارچوبی به او تحمیل شود و این یعنی حس آزادی. آزادی از فشارهایی که قانونهای نوشته و نانوشته زندگی تعیین میکنند.
نظم شخصی مفهومی است که خودکنترلی، قدرت اراده و پشتکار را در دل خود دارد. در صورت داشتن نظم و انضباط شخصی خودمان را وادار به انجام رفتارهایی میکنیم که برای پیشرفت ما مفید است. بعد از مدتی این وادار کردن هم درکار نیست، چرا که نظم تبدیل به قسمتی از شخصیت ما میشود.
۵ راهکار برای رشد نظم شخصی
راههایی وجود دارد که میتواند برای ایجاد نظم شخصی به ما کمک کند. کافی است این راهکارها را فقط برای یکی از اهدافی که برایمان مهم است، به کار ببندیم. پس از آن میتوانیم نظم را در سایر زمینهها و با تسلط به فرآیند درونیسازی نظم در خود ایجاد کنیم.
۱. انگیزههای خود را شناسایی کنیم
دقت کردهاید وقتی در مورد چیزی هیجانزده هستیم یا هدف مهم یا قانعکنندهای داریم اصلا نیازی به دانستن نحوه ایجاد نظم و انضباط نداریم؟ مثلا فرض کنید نزدیک مراسم عروسی یا یک مهمانی مهم است و ما میخواهیم هر طور شده چند کیلو لاغر شویم تا در آن روز خاص در لباس خود عالی به نظر برسیم. در این صورت صبح زود بیدار شدن برای ورزش یا نخوردن بستنی آنقدرها هم سخت نیست.
یا فرض کنید موقعیت استخدام در شغل رویایی ما، در محل کار باز شده. ما باید خودی نشان دهیم که ثابت کنیم لیاقت گرفتن آن را داریم. در این صورت به موقع سرکار حاضر شدن، یا بیشتر ماندن پشت میز برای انجام کار بیشتر، آنقدر سخت به نظر نمیآید.
انگیزه ، یعنی داشتن یک «چرا» برای کارهایی که انجام میدهیم. انگیزه شوق و انرژی مضاعفی را در ما بیدار میکند که موتور محرک ما برای داشتن نظم و سختکوشی بیشتر میشود.
پس مفیدترین کار برای ایجاد نظم شخصی، پیدا کردن انگیزههای درونی برای کارها است. اینکه چرایی تلاشهایمان را بدانیم، کار را برایمان راحت میکند. در اینصورت بدون زنگ ساعت از خواب بیدار میشویم و بدون فشار مربی ورزشمان، تمرینهایمان را انجام میدهیم. بدون پیگیری مدیرمان کارها را سر وقت تحویل میدهیم یا بدون ترس از مردود شدن در امتحان، درسهایمان را میخوانیم.
۲. وسوسهها را حذف کنیم (فراهم کردن محیط مناسب)
تحقیقات ثابت کرده که محیط ما بر انتخاب های ما تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، یک مطالعه انجام شده در دانشگاه کرنل نشان داده، وزن زنانی که در یخچال خانه نوشابههای گازدار نگه میداشتند، خود به خود ۲۴ تا ۲۶پوند بیشتر از زنانی بود که این کار را نمیکردند. به همان نسبت کسانی که عادت داشتند در یخچال خود میوه نگه دارند، بدون اینکه رژیم خاصی داشته باشند، به طور متوسط ۱۳پوند وزن کمتری داشتند.
وزن فقط یک مثال است. استراتژی محیا کردن محیط برای هدفهایمان در مورد همه چیز صدق میکند. محیط ما میتواند از اراده ما قویتر باشد. بنابراین مطمئن شویم که محیط ما برای ارتقای انضباط شخصی در راستای رسیدن به اهدافمان مساعد است.
۳. از تغییرات کوچک شروع کنیم
سنگ بزرگ علامت نزدن است! به جای تصمیمات انقلابی، واقعبینانه و آرام پیش برویم. اگر میخواهیم صبح یک ساعت زودتر بیدار شویم، ساعت بیداری خود را یک ربع یک ربع در طی چند هفته عقب بکشیم. اگر میخواهیم روزی ۳۰ دقیقه پیادهروی کنیم، از ۵ دقیقه در روز شروع کنیم.
مطمئن باشید اگر کسانی را میبینیم که نظم شخصی بالایی دارند و به همه کارهایشان میرسند، یک شبه به آن نرسیدهاند. ایجاد تغییر در زندگی بهطور طبیعی سخت است و مغز ما در مقابل آن مقاومت میکند. اما اگر آهسته پیش برویم، این مقاومت را کم کم خواهیم شکست و انضباط فردی جایش را در زندگی ما پیدا خواهد کرد.
۴. عادات و مناسک ایجاد کنیم
فرض کنید میخواهیم شروع به دویدن در صبحها کنیم. روزها میگذرد و ما هر صبح دکمه snooze را خاموش میکنیم و دوباره میخوابیم. در چنین شرایطی بهتر است به جای کلنجار رفتن هر روزه با زنگ ساعت، سعی کنیم مراسم خاصی را برای کمک به در آمدن از تخت و شروع به دویدن بچینیم. اینطوری لقمه بزرگ را، که بیدار شدن و دویدن است، به لقمههای کوچک تبدیل میکنیم. این یک میانبر مهم برای ایجاد انضباط شخصی است.
مثلا:
- مرحله ۱: هدف خود را تعیین کنیم که قرار است ساعت ۶ صبح بیدار شویم و برای دویدن از خانه خارج شویم.
- مرحله ۲: از شب قبل لباسهای ورزشی را آماده کنیم و دم دست بگذاریم.
- مرحله ۳: ساعت را برای زنگ زدن تنظیم کنیم و آن را در طرف دیگر اتاق بگذاریم تا صبح مجبور شویم برای خاموش کردن آن از تخت بیرون بیاییم.
- مرحله ۴: تلویزیون را خاموش کنیم، نورهای خانه را کم کنیم، مسواک بزنیم و ساعت ۱۰ شب به تخت برویم. با این تصویر ذهنی بخوابیم که ۶ صبح بیدار شدهایم و بیرون از خانه در حال دویدن هستیم. ذهن ما میخواهد ما را وادار کند که شبیه تصویری که از خودمان در ذهنمان داریم رفتار کنیم. پس انگیزه تبدیل شدن به آن تصویر را به ما میدهد. این یکی از همانجاهایی است که قدرت رویاپردازی به شکلی حساب شده، به دردمان میخورد.
- مرحله ۵: روز بعد از خواب بیدار شویم، صبحانه سبک بخوریم، خودمان را گرم کنیم و برویم بدویم!
به طور کلی ترتیب دادن تشریفات یک استراتژی عالی برای ایجاد نظم درونی است. این مرحلهبندی و آداب کمک میکند تا ذهن ما با یک موقعیت واضح درگیر شود نه با یک موقعیت مبهم و دور از دسترس. این فرآیند میتواند عادتهایی که در طی سالها در ناخودآگاه ما شکل گرفته است را کم کم تغییر دهد تا عادتهای سازنده را جایگزین آنها کنیم.
۵. برای ایجاد نظم درونی از جلسات کوچینگ استفاده کنیم
ایجاد نظم شخصی به مجموعهای از مهارتها نیاز دارد. ما فرآیندهایی مختلفی را برای تبدیل شدن به فردی که نظم درونی دارد طی میکنیم. هدفمند بودن، کشف و حفظ انگیزهها، تقویت قدرت اراده، مهارت برنامهریزی درست، مدیریت زمان، مدیریت تمرکز و متعهد بودن. در این مجموعه مهارتها هم قدرت ذهنی وجود دارد و هم پختگی روانی.
با کمک گرفتن از خدمات کوچینگ میتوانیم در طی یک بازه زمانی، یک رشد چندجانبه را در ابعاد مختلف زندگی خود تجربه کنیم. اگر انضباط شخصی یک بار به تنظیمات کارخانه ما برود، از آن به بعد ما فردی خواهیم بود که دشواریها برای رسیدن به اهداف زندگیاش، از دیگران کمتر خواهد بود.
همین حالا میتوانید از طریق فرم زیر یک جلسه کوچینگ رایگان را ثبت نام کنید:
من فرشته سلیمانیان کوچ مورد تایید فدراسیون بینالمللی کوچینگ هستم.
برای ثبت نام در یک جلسه کوچینگ رایگان، فرم زیر را پر کنید
اگر فرصت نکردید تمام مقاله را بخوانید، این چند نکته را دریابید
- عوامل حواسپرتی و وسوسهها را حذف کنید. مثلا اگر در پی نظم شخصی در تغذیه هستید، تنقلات ناسالم را از محیط حذف کنید. اگر حذف این عوامل ناممکن است، خود را از موقعیت آن دور کنید.
- هدف یا چشم انداز خاص خود را مشخص کنید و به خودتان برای رسیدن به آن مهلت بدهید. نظم شخصی مورد نیازتان در راستای رسیدن به کدام دستاورد است؟
- انگیزههای درونی خود را شناسایی کنید و «چرایی»های خودتان را بدانید.
- قبل از شروع هر عادت یا نظم جدیدی به زندگی، اهداف خود را به کارهای کوچک تقسیم کنید.
- از کوچینگ کمک بگیرید و اهداف خود را با یک کوچ در میان بگذارید. داشتن یک ناظر که مشتاق موفقیت ما در کار و زندگی است، انگیزه و تعهد ما را به ایجاد انضباط شخصی چند برابر میکند.
سخنی از کوچینگو
خیلی از ما اینطور بار آمدیم که نظم به صورت یک تحمیل یا کنترل، در ما نوعی نظم زدگی ایجاد کرده است. شاید به این دلیل که خیلی وقتها دلیل یا فلسفه آن نظم را نمیدانستیم. یا نحوه دیکته کردن آن به ما خوشایند نبوده است. شاید هم در راستای هدفی بوده که آن هدف، هدف خود ما نبوده است. هر چه هست، ما نیاز داریم در بزرگسالی، یک بازنگری بالغانه در مورد مفهوم نظم شخصی داشته باشیم. در صورت ایجاد آن، ما خواهیم توانست جلوی اتلاف وقت و انرژی ذهنی خود را بگیریم. عزت نفس ما رشد خواهد کرد و شانس رسیدن به اهدافمان بالا خواهد رفت.
کوچینگ هم زمانی جواب میدهد، که ما به ضرورت درونی کردن نظم آگاه شده باشیم. چرا که کوچینگ قرار نیست تبدیل به یک منبع فشار بیرونی برای دیکته کردن نظم شود. خواستن و انگیزه ما حرف اول را در این مسیر میزند. پس از آن کمک فکری و روانی یک کوچ، میتواند سریعتر ما را به خلق یک شخصیت جدید برساند. شخصیتی که قدر تک تک لحظات زندگی را میداند و از آن درست بهره میگیرد.